رنگ اسب_horse color
اسب ها بدنهای بسیار متنوعی دارند. اغلب این موجودات را نخست با رنگ بدنش معرفی میکنند، سپس نژاد یا جنسیت.
اسبهای همرنگ از روی تفاوت در وسمهای سفید روی پوستشان شناسایی میشوند.
سمهایی که در کنار الگوهای متنوع خال داشتن پوست، مستقل از رنگ پوست بدن به ارث برده میشوند.
بسیاری از ژنهایی که الگوها و رنگهای پوست بدن اسبها را تولید میکنند شناسایی شدهاند.
آزمایشهای ژنتیکی کنونی توانستهاند کمینه ۱۳علل گوناگون مؤثر بر رنگ پوست را پیدا کنند.
یافتن ژنهای جدید با ویژگیهای ادامه دارد.
رنگهای اصلی بدن اسبها یعنی کرنگ و سیاه توسطی ژنی کنترلشده توسط گیرنده ملانوکورتین ۱ تعیین میشوند.
این ژن با نامهای «ژن گسترش» یا «فاکتور قرمز» نیز شناخته میشود.
چرا که فرم مغلوب آن قرمز رنگ است و فرم غالبش سیاه.
ژنهای اضافی دیگری سرکوب رنگ سیاه به رنگآمیزی نقطهای را کنترل میکنند.
عملی که باعث پدید آمدن اسبهای کهر میشود.
این ژنها همچنین مسوول تولید همه دیگر الگوهای رنگآمیزی گوناگونی هستند که بر پوست بدن اسبها پدید میآیند.
تولید مثل
دوران باروری اسب نزدیک به ۳۴۰ روز یا بهطور متوسط ۳۲۰ تا ۳۷۰ روز است.
حاصل آن یک کره اسب است؛ کمتر دیده شده که یک اسب دوقلو به دنیا آورد.
اسبها هنگام تولد میتوانند روی پای خود بایستند و اندکی پس از تولد حتی میتوانند بدوند.
کرهها بیشتر در بهار به دنیا میآیند.
دوران باروزی (تمایل جنسی) مادهها از آغاز بهار تا پاییز و هر ۱۹ تا ۲۲ روز روی میدهد.
بچه اسب پس از چهار تا شش ماه از شیر گرفته میشوند و خوراک معمولی دارند.
از نظر اندام و فیزیک، یک اسب میتواند در ۱۸ ماهگی جفتگیری کند اما برای اسبهای اهلی به ویژه مادهها، کمتر دیده شده که تا پیش از سه سالگی اجازهٔ جفتگیری به آنها داده شود..
اسب چهارساله، بالغ دانسته میشود هرچند که استخوانبندی آن تا شش سالگی همچنان رشد میکند.
بزرگسال شدن اسبها به نژاد، جنس، روش نگهداری از آنها و ابعادشان بستگی دارد.
اسبهای بزرگتر، به زمان بیشتری برای رشد کامل و تغییر بافت استخوانهایشان نیاز دارند و بیشتر طول میکشد تا برخی غضروفها به استخوان تبدیل شود.
بسته به بزرگسالی، پرورش و کاری که از یک اسب انتظار میرود.
آنها را در سن دو تا چهار سالگی برای سواری و زیر زین آموزش میدهند.
اسبهای مسابقه مانند درساژ عموماً تا پیش از سه یا چهار سالگی زیر زین نمیروند چون ماهیچهها و استخوانهای آنها به اندازهٔ کافی محکم نیست.
در این میان نژاد تروبرد یک استثنا است، این اسب مسابقه در برخی کشورها در سن دو سالگی زیر زین میرود.
اسبهایی که برای مسابقههای استقامت پرورش مییابند تا پیش از ۶۰ ماهگی (پنج سالگی) بزرگسال دانسته نمیشوند.
اندامشناسی_استخوانبندی
Diagram of a horse skeleton with major parts labeled.
استخوانبندی یک اسب امروزی
بدن اسب بهطور میانگین ۲۰۵ استخوان دارد.
تفاوت مهم میان استخوانبندی بدن اسب و انسان این است که اسب ترقوه ندارد و پاهایش مستقیم به ستون مهرهها وصل شدهاست .
برای این منظور یک مجموعهٔ نیرومند از ماهیچه، تاندون و رباط که وظیفهٔ اتصال شانهها به تنه (ناحیهٔ سینه و شکم) را دارند همکاری میکنند.
پا و سُمهای اسب هم ساختار بسیار ویژهای دارند.
استخوانهای پای آنها متفاوت از آنچه در انسان است پخش شدهاند.
بخشی از بدن اسب که «زانو» خوانده میشود در اصل از استخوانهای مچی تشکیل شدهاند که مطابق با مچ دست انسان هستند.
استخوانهای پایینی پا مطابق با استخوانهای دست یا پای انسان هستند.
اسب همچنین هیچ ماهیچهای در پاهای خود زیر زانوها و ران خود ندارد.
تنها پوست، مو، استخوان، تاندون، رباط، غضروف، و بافتهای مرتبط مخصوصی که سم را میسازند در آن ناحیه قرار گرفتهاند.
سم اسب، نعل اسب، و نعلبند
پاهای اسب و گام برداشتنش آنقدر مهم هستند که در فرهنگ غربی ضربالمثلی به شکل «اسبی که پا ندارد، اسب نیست» وجود دارد.
سُم اسب از بندهای سرانگشتی، که معادل آن در انسان برابر با سر انگشتان میشود.
آغاز میشوند و توسط غضروف و دیگر بافتهای نرم پُرخون احاطه میشوند.
دیواره خارجی سم از همان مادهای ساخته شدهاست که ناخن انسان را میسازد.
نتیجه چنین چیزی آن است که این جانور با میانگین ۵۰۰ کیلوگرم وزن میتواند.
بر همان استخوانهایی گام بردارد که گویی انسانی بر سر انگشتانش راه میرود.
برای حفاظت از سم در شرایط گوناگون، نعلبندان به درون سم اسبان نعل فرو میبرند.
سم همواره به رشد خود ادامه میدهد و در بیشتر اسبهای اهلی نیاز به کوتاه شدن در بازههای زمانی ۵ تا ۸ هفتهای دارد.
نعل را میتوان برابر کفش برای اسب دانست.
بدون نعل، سم اسبها از راه رفتن آسیبهای بزرگ میبیند.
آسیبهایی که گاهی به لنگ شدن اسبها برای همیشه میانجامد.
دندانهای اسب
یک اسب بزرگسال ۱۲ دندان پیش (۶ تا در هر فک) در جلوی دهانش دارد.
برای خوردن علوفه و گیاهان پرکاربرداست.
بیست وچهار دندان در دهان اسب برای جویدن ساخته شدهاند .
دندانهای آسیاب کوچک و دندانهای آسیاب بزرگ در انتها، پُشت دهان جای گرفتهاند.
اسبهای اخته شده چهار دندان اضافه تردارند که در انتهای دهان انها قرار دارد که مانند دندان نیش است.
برخی اسبها (نر و ماده) یک تا چهار دندان بسیار کوچک وستیجیال در جلوی دندانهای آسیاب بزرگ دارند.
مدل کوچک آن را « دندان گرگی » می نامند.
هنگام بستن دهنه اسب معمولاً کشیده میشوند مزاحمت ایجاد میکند.
میان دندانهای پیشین و آسیاب بزرگ یک فضای تهی وجود دارد که در هنگامی که اسب رام شدهاست، دهنهٔ اسب مستقیم روی لثههایش در آن ناحیه جای میگیرد.
برآورد سن اسب از روی نگاه کردن به دندانهایش به دست میآید.
نیشهای آنها همواره در حال رشد هستند و با خوردن گیاهان کوتاه میشوند.
دندانهای پیشین گذر سن اسب را نشان میدهند
همگی برای یک برآورد نه چندان دقیق از سن اسب مناسباند.
البته روشهای نگهداری از اسب و خوراکی که حیوان مصرف میکرده هم بر نرخ ساییدگی دندان اثر میگذارد.
خوراک
اسب جانوری گیاهخوار است. خوراک این حیوان علوفه، چمن و دیگر رشتههای گیاهی است.
بنابراین در مقایسه با انسان، معدهٔ نسبتاً کوچکی دارد ولی در مقابل رودهای بسیار بلند دارد.
این روده جابجایی پیوستهٔ مواد خوراکی و تغذیهٔ بدن را آسان میکند.
یک اسب ۴۵۰ کیلوگرمی در روز ۷ تا ۱۱ کیلوگرم غذا میخورد و در یک روز معمولی ۳۸ تا ۴۵ لیتر آب مینوشد.
اسبها برخلاف بسیاری از جانوران نشخوارکننده مانند انسان اند و تنها یک معده دارند اما برخلاف انسانها میتوانند سلولز را هضم کنند.
هضم سلولز در سکوم و پیش از ورود به رودهٔ بزرگ روی میدهد.
اسبها نمیتوانند خوردههایشان را بالا بیاورند
برای همین اگر اسبی نتواند خوراکش را به خوبی هضم کند دچار درد شکمی، یکی از عاملهای معمول مرگ، میشود.
حواس_Close up of a horse eye, with is dark brown with lashes on the top eyelid
چشم یک اسب
حسهای اسب معمولاً از حسهای انسان توانمندتر است.
اسب مانند درندگان باید همواره از رویدادهای پیرامونش آگاه باشد.
اسبها در میان پستانداران خشکی، بزرگترین چشم را دارندو البته چشمانشان در دو سوی سرشان قرار دارند.
با این چشمها، بازهٔ دید اسب به ۳۵۰ درجه میرسد.
که نزدیک به ۶۵ درجه آن را با هر دو چشم و ۲۸۵ درجه باقیمانده را با یک چشم میبیند.
اسبها دید بسیار خوبی در شب و روز دارند اما تنها دو رنگ را میبینند.
وضعیت دید آنها از نظر رنگ مانند کوررنگی در انسان است که تنها چند رنگ، به ویژه قرمز و رنگهای مرتبط با آن به صورت سایهٔ سبز قابل دیدن است.
شنوایی اسب خوب است و هر گوش آن میتواند تا ۱۸۰ درجه به دور خود بچرخد.
در نتیجه اسب توان آن را دارد تا صدای همهٔ ۳۶۰ درجهٔ پیرامونش را مستقیم دریافت کند بدون آنکه نیاز باشد سرش را بگرداند.
بویایی آنها از انسان بسیار قوی تر است اما حس کلیدی برای آنها نیست، آنها بیشتر بر بینایی خود تکیه میکنند.
اسبها توان بالایی در نگه داشتن تعادل خود دارند. این حس ناخودآگاه اینکه در هر لحظه پاها کجا قرار دارند، در اسب بسیار بالا است.
اسب حس لامسهٔ پیشرفتهای دارد، این حس در پیرامون چشمها، گوشها و بینی حساس تر هم میشود.
توان حس لامسهٔ اسب به اندازهای است که اگر یک پشه روی هر جایی از بدنش بنشیند، اسب متوجه آن میشود.
حس چشایی اسبها هم پیشرفته است، برای همین در میان علفها، میتوانند خوراکی را که بیشتر دوست دارند برگزینند و بخورند.
همچنین لبهایشان میتواند کوچکترین دانهها را هم جدا کند.
راه رفتن اسب به صورت 3 گام-سه گام (۱۹ تا ۲۴ کیلومتر بر ساعت)
در حالت طبیعی و پایه
همهٔ اسبها برای جابجایی با چهار گام حرکت میکنند
در حالت قدم رو یا پایه
سرعت اسب بهطور میانگین ۶٫۴ کیلومتر بر ساعت است.
به صورت 2 گام-دو گام بجهد (هر بار دوپا به صورت قطری) در آن صورت سرعتش به ۱۳ تا ۱۹ کیلومتر بر ساعت میرسد.
اگر به صورت سه گام-سه گام بجهد سرعتش به ۱۹ تا ۲۴ کیلومتر بر ساعت میرسد.
و اگر به صورت چهارنعل بتازد بهطور میانگین به ۴۰ تا ۴۸ کیلومتر بر ساعت میدود.
بالاترین سرعت ثبت شده برای تاختن چهارنعل است در بازهٔ زمانی کوتاه، ۸۸ کیلومتر بر ساعت بودهاست.
علاوه بر این چهار روش راه رفتن، روشهای دیگری هم وجود دارد که ممکن است بسته به نژاد و ساختار اندام اسب در توان حیوان نباشد.
بدون دیدگاه